آموری از سنین پایین بازیگری را آغاز کرد و در سالهای نوجوانی با درخشش در فیلم «خواهران بنگر» جایزه بهترین هنرمند جوان را دریافت کرد.آموری در زندگی پیش چشمان او نقش دشواری را برعهده داشته از سویی، چند سال از کاراکتری که نقشش را ایفا میکرده، بزرگتر بوده و از سوی دیگر این شخصیت درست در نقطه مقابل روحیاتش قرار داشته است. خودش در اینباره میگوید: «مبارزه کردن و سروکله زدن با نقشهای سخت را دوست دارم.»
- چه شد که تصمیم گرفتید به پروژه جدید پرلمن بپیوندید؟
همکاری ایوان و وادیم پرلمن پیش از پیوستن من به آنها قطعی شده بود، من هم فیلمنامه را خواندم و خیلی تحت تأثیر آن قرار گرفتم، هم پایان غیرمنتظره داستان جالب بود و هم ایده همکاری با این 2 هنرمند بزرگ. من در شهر پراویدنس مشغول فیلمبرداری بودم که تصمیم گرفتم در آزمون گزینش بازیگر این پروژه شرکت کنم و به هر حال پذیرفته شدم و بعد از گذراندن آموزشهای لازم و انجام تمرینهای تکنیکی برای این نقش انتخاب شدم.
- در هیچ جایی از فیلمنامه نبود که از ته دل آرزو کنید که ای کاش نقش دیانا را بازی میکردید؟
نه، من بهلحاظ شخصیتی تا حد زیادی با کاراکتر مارین تفاوت دارم و این همان چیزی است که مرا بیشتر به او جلب کرد. تلاش برای سروکله زدن با شخصیت او و یافتن ابعاد پنهان وجودیش چالش بزرگی بود، به همین دلیل حتی اگر قرار بود انتخاب بهعهده من باشد بهدلیل شباهت زیادم به کاراکتر دیانا باز هم مارین را انتخاب میکردم. بازی در نقش او برایم متفاوت و جالب بود.
- اتفاقا این سؤال بعدی من بود. فکر میکنید بهلحاظ شخصیتی تا چه حد میتوانید ظاهرسازی کنید، شما آنقدر خوب و قوی در نقشتان ظاهر شدید که بیننده باورتان میکند.
من ذاتا بچه بدی نبودم اما در مدرسه سعی میکردم بیشتر ظاهرسازی کنم نمیدانم فکر میکنم شخصیت خودم چیزی مابین آندو است.
- بازگشت به دبیرستان چطور بود؟
خیلی جالب بود، من چند سال از ایوان بزرگ هستم و دلشوره داشتم که نکند بعد از همه این تلاشها نتوانم این کاراکتر را خوب از آب دربیاورم، من در صحنههایی که در دبیرستان اجرا شد نقش طولانی نداشتم اما به هر جهت بازگشت به ذهنیت و روحیه دوره نوجوانی برایم تجربه جالبی بود و از تداعی خاطرات آن دوران لذت میبردم.
- چند لحظه زندگی پیش چشمان او را کنار میگذاریم و به عقب برمیگردیم، شما چند فیلم کمدی داشتهاید و تجربه کار با فیلمسازان بزرگ و متنوعی چون تونی شلهوب و باب دالمن را داشتهاید، کار با وادیم چطور بود، درست است که او یک فیلمساز کمالگراست؟
بله. او دقیقا میداند که از بازیگرش چه میخواهد، او نقششان را با حوصله برایتان تحلیل میکند و سعی میکند یک تصویر کلی از آنچه که در ذهن دارد برایتان بهوجود بیاورد. او بینش ژرف یک کارگردان اندیشمند را دارد با چشماندازی که او از کاری که در ذهن دارد برایتان تصور میکند، میتوانید خود را محک بزنید و ببینید که آیا میتوانید جزئی از کل این پروژه باشید، بهنظر من بهتر از این نمیشود کاراکتری را بازی کنی که با خودت بیگانه است، خصوصا اگر این موقعیت را داشته باشی که از راهنماییهای پرلمن بهرهگیری! او اهل غلو کردن و چرندگویی نیست و خیلی رک و صریح حرف میزند، اگر کسی بتواند او را با بازیش راضی کند از او میخواهد که کارش را اصلاح کند این ویژگی او بسیار قابل احترام است. سعی میکند همه راههای انجام یک کار را بررسی و بهترین روش را با حذف گزینههای نامطلوب پیاده کند. او فیلمسازی بینظیر و قابلتحسین است.
- در چه مراحلی از ساخت فیلم به رمان اصلی (اثر لورا کاسیشکه که سناریو از آن اقتباس شده) مراجعه کردید؟منظورم این است که چه زمان به آن احساس نیاز کردید؟
هیچیک ازما رمان را نخواندیم، چون وادیم ترجیح میداد که آنرا نخوانیم.
- حتی هنوز هم آنرا نخواندهاید؟
نه، فکر میکنم با تمام شدن فیلم بهتر باشد نگاهی هم به آن بیندازیم تا تفاوتهایی که در برگردان آن به سناریو بهوجود آمده را دریابیم. احساس خیلی خوبی بود فکر میکردیم خودمان از صفر شروع کردیم و چنین کاراکترهایی را برای اولینبار خلق کردهایم.
- شما بازیگری را از زمانی که خیلی جوان بودید آغاز کردید و جایزه هنرمند جوان را برای فیلم خواهران بنگر برنده شدید و تجربه کار در تلویزیون و سینما را هم داشتهاید، کار در کدام حوزه را ترجیح میدهید.
هرکدام جذابیت خاص خود را دارند. من کارهای معدودی در تلویزیون انجام دادهام، یک مجموعه زنده که تجربه متفاوتی برایم محسوب میشد، میدانید من مبارزه کردن و سروکله زدن با نقشهای سخت را دوست دارم. هرآنچه بتواند مرا سرپا نگه دارد را ترجیح میدهم.
- میدانم که نشریات مختلف بارها و بارها این سؤال را از شما پرسیدهاند، اما خوانندگان ما هم میخواهند بدانند که کار با مادرتان چطور بود؟ برخی فکر میکنند حضور او (سوزان ساراندون) در کنار شما کارتان را بهمراتب آسانتر کرده است. اما من معتقدم که این کار را برای هرکسی مشکلتر میسازد.
عالی است وقتی که از خانه دور هستید مادرتان را در کنار خود داشته باشید، او برای من دلگرمی بزرگی بود خصوصا به این خاطر که او هنرپیشه بزرگی است که به کارش آشناست. فکر میکنم حضور او فقط قوت قلب بود و ربطی به آسان یا دشوار کردن کار من نداشت. ما در کنار هم مثل دو هنرپیشه هستیم که مکمل یکدیگر و در چنین مواقعی فقط رابطه کاری داریم.
- آیا نکتهای هست که ما درباره فیلم نمیدانیم.
مهمترین نکته درباره این پروژه فیلمبرداری در مدرسه و صحنه خشن تیراندازی در آن است. به هر حال زندگی پیش چشمان او روایت دوستی، صداقت و وفاداری است.
منبع: popsynd icate.com